سندرم کاپگراس عجیب ولی باورکردنی
سندرم کاپگراس نوعی بیماری است که در آن فرد مبتلا فکر میکند اعضای خانواده اش با افرادی بیگانه و شبیه آنها جایگزین شده اند.
در سندرم کاپگراس جای یک فرد مبهم که معمولاً یکی از اعضای خانواده بیمار است را یک بدل با خصوصیات کاملاً مشابه غصب کرده است.
سندرم کاپگراس علاوه بر آنکه برای فرد بیمار مشکل ساز است، میتواند برای نزدیکان و اطرافیان او نیز بسیار رنجآور، ناامیدکننده و فرساینده باشد.
بیمار به دلیل پارانویای شدید و عدم اعتماد، تمامی رفتار و گفتار اشخاص بدل و جایگزین را قسمتی از نقشه های توطئه گرانه آنها تلقی می کند. بنابر این تلاش نزدیکان بیمار برای رفع این توهمات بی نتیجه می ماند و حتی سوء ظن خصمانه وی را تشدید می کند.
مثلا اگر همسر بیمار برای اثبات اینکه همسر واقعی اوست و کسی جای او را غصب نکرده، حرفهایی را پیش بکشد که آنها قبلا در خلوت خود به هم گفته بودند و کس دیگری نمی توانسته از آنها باخبر باشد، بیمار بلافاصله مشکوک می شود و نتیجه میگیرد که فرد شیاد این اطلاعات را با حیله، یا تهدید و شکنجه از همسر واقعی اش بدست آورده و بنابراین در ذهنیت او اوضاع حتی پیچیده تر از قبل میشود، چرا که حالا فرد بدل باید همدست های دیگری هم داشته باشد که او را در انجام این دسیسه چینی کمک کرده باشند!
این سندرم نادر در زن ها کمی بیشتر از مردها دیده می شود. گاهی این سندرم را جزء اختلالات هذیانی طبقه بندی می کنند و گاهی نیز آن را از تظاهرات اسکیزوفرنی به شمار می آورند.
علت سندرم کاپگراس
مغز انسان به منظور تشخیص چهره از دو فرایند تخصصی و کاملا جداگانه استفاده میکند. در فرایند اول پیام های عصبی به مراکز بینایی در قشر مغز منتقل شده و به شناخت چهره افراد منجر میشود. در مسیر دوم پیامها از مرکز بینایی به مرکز دریافت و پردازش احساسات می رسد و در فرد احساسی از عاطفه و صمیمیت برمی انگیزد. اتفاقی که در سندرم کاپگراس می افتد این است که مسیر دوم آسیب میبیند و فرد بیمار تنها قادر به شناسایی چهره افراد است، بدون آنکه نسبت به آنها احساس آشنایی و نزدیکی کند.
اگر چه این سندرم بیشتر در افرادی با اختلالات روانی بروز می کند اما یک سوم از بیماران نشانه هایی از ترومای سر را دارند و بسیاری دیگر از مبتلایان نیز دچار صرع و آلزایمر هستند.
علایم سندرم کاپگراس
شخص معتقد است افرادی را که می شناسد با افرادی شبیه خودشان جایگزین شده اند. این حالت می تواند به حیوانات و اشیاء هم سرایت کند.
این بیماری با بیماری های آلزایمر، هانتیگتون، ام اس، اختلالات خلقی و جنون شباهت دارد. بنابراین پزشک در تلاش تشخیصی خود باید این بیماری ها را نیز در نظر بگیرد.
درمان سندرم کاپگراس
تکنیک های شناختی که شامل تست واقعیت است را میتوان مورد استفاده قرار دارد.
این سندرم اغلب با استفاده از ترکیبی از روان درمانی و داروهای روانپزشکی درمان میشود.
روان درمانی باید جداگانه و به صورت فردی انجام شود.
دارو درمانی به طور معمول شامل مخلوطی از داروهای آنتی سایکوتیک و داروهای ضد افسردگی است.
داروهای آنتی سایکوتیک توهم و هذیان و اضطراب فرد را کاهش میدهد، در حالی که داروهای ضد افسردگی به فرد کمک می کند با واکنش های عاطفی ناشی از توهم کنار بیاید.