۵ درس زندگی که اکثر افراد دیر متوجه آنها می شوند

۵ درس زندگی که اکثر افراد دیر متوجه آنها می شوند

دو سال زمان برد تا یاد گرفتم که چطور رانندگی کنم. تا قبل از آن رانندگی برایم مهم نبود؛ تا اینکه یک روز مجبور شدم برای رفتن به جایی حدود ۳۰ دلار به تاکسی بپردازم. تا آن زمان هیچ وقت لحظه ای فرا نرسیده بود که احساس کنم آماده­ی رانندگی کردن هستم. در آن لحظه به خودم اطمینان کرده و این کار را انجام دادم. ای کاش زودتر جسارت پشت فرمان نشستن را پیدا کرده بودم.

دسترسی فوری به غذا، آب تمیز و مراقبت های بهداشتی، باعث شده اند که این موارد را مسلم و بدیهی بپنداریم. آیا تا به حال توجه کرده اید که حیوانات اهلی شده دیگر نیازی به شکار کردن ندارند؟ آنها برای غذای خود التماس می کنند و بسته به شرایط و محیطی که در آن قرار گرفته اند هرگز به طور کامل به توانایی های نهفته در خود دست پیدا نخواهند کرد. همانند حیوانات اهلی شده، زندگی ما نیز بسیار راحت شده است.

راحتی و آسایش روند پیشرفت را کند می کنند. اگر به گونه ای زندگی کنیم که مطمئن باشیم فردایی در کار خواهد بود، در نتیجه برای کوچک ترین مشکل خود نیز به دنبال راه حل خواهیم گشت. اکثر مردم تمام زندگی خود را درون حلقه ای سپری می کنند که از دوران کودکی شکل گرفته است. چرا دست از این تلاش های بیهوده برنمی داریم و از همین حالا شروع به پیشرفت نمی کنیم؟

در ادامه به پنج درس در زندگی اشاره می کنم که بهتر است هر چه زودتر آنها را فرا بگیرید.

۵ درس زندگی که از همین امروز شروع به یادگیری آنها کنید

کتاب زیاد بخوانید.

ای کاش خیلی زودتر از این ها خواندن کتاب را شروع کرده بودم. پیش از این فکر می کردم که حفظ کردن مهم تر از پشتکار و عمل است. از کتاب خواندن وحشت داشتم چون بچه های “باحال” کتاب نمی خواندند. من جزء این دسته از بچه ها نبودم اما آرزویم بود که جزء آنها شوم.

زمانی که بزرگتر شدم، فهمیدم که خواندن کتاب یکی از روش هایی است که می توانید به کمک آن با ایده ها و شرایطی آشنا شوید که هرگز با آنها مواجه نشده اید. کتاب خواندن آگاهی ما را افزایش داده و کمک می کند که با دیدگاه های مختلف آشنا شویم. به جای تماشای تلویزیون، سعی کنید کتاب های غیر داستانی بخوانید (مخصوصا کتاب های رابرت گرین).

مطلب مرتبط:  4 راه برای پاک کردن عادت های ذهنی شما

درس زندگی

درباره این موضوع که دوست دارید چه کسی باشید زیاد فکر کنید.

تصور کنید که همه چیز در زندگی تان مطابق با میل­تان می باشد: ازدواجی موفق، یک حساب بانکی پر از پول، و فرصت های کاری مناسب.

در چنین شرایطی، آیا نسبت به افراد یا موقعیت ها همان عکس العملی را نشان خواهید داد که اکنون نشان می دهید؟ آیا لباس پوشیدن شما فرق خواهد کرد؟ آیا کارهای روزانه خود را به همین منوال انجام می دهید؟ آیا رفتار و برخورد شما به همین صورت خواهد بود؟ شما باید منیت و خودخواهی خود را کنار گذاشته و همچون یک کودک به تفکر بپردازید. فرض کنید که هیچ چیز نمی دانید.

سعی نکنید که محیط اطراف خود را تغییر دهید- محیط “خود” را تغییر دهید.

یک نظرسنجی نشان داده است که۳۰ درصد از مردم، شادی را در زمان سپری کردن وقت با دوستان و خانواده شان پیدا کرده اند. هرچند، به هنگام تغییر شیوه زندگی، همین دوستان و خانواده می توانند بزرگترین عامل فشار بر روی شما باشند.

تصور کنید که این موضوع چقدر چالش برانگیز است که مجبور باشید افرادی را قانع کرده که باورهایشان را مورد سوال قرار دهند تا اینکه در محیطی باشید که همه افراد دارای طرز تفکر یکسانی می باشند. این یکی از سخت ترین درس های زندگی­ست که خیلی زود با آن مواجه خواهید شد.

زمان را صرف نکنید، آن را سرمایه گذاری کنید.

ما زمان زیادی را صرف تفکر و برنامه ریزی کرده اما آنها را به مرحله عمل در نمی آوریم. به نظر می رسد که همه افراد ایده های بزرگی در سر دارند اما به ندرت برای رسیدن به نتیجه تلاش می کنند. ما ساعت های زیادی را به غیبت کردن پای تلفن گذرانده و زمان های زیادی را در کافی شاپ ها سپری می کنیم.

با افرادی ملاقات می کنیم که هرگز دوباره آنها را نخواهیم دید، و در گروه هایی شرکت می کنیم تا فقط از انجام کارهای سخت برای خود پرهیز کرده باشیم. برای تنبل بودن به ما پاداش می دهند. در نتیجه، ما زمان های زیادی را تلف می کنیم.

مطلب مرتبط:  شکوفایی خلاقیت با تخلیه مغز

تصور کنید که با زمان همانند پول رفتار می کردید. هر ثانیه آن را می توانستید سرمایه گذاری کرده و در بلند مدت چندین برابر کنید. می توانید زمانی که ۲۰ سال سن دارید، ۴ یا ۵ سال آن را سرمایه گذاری کرده و سپس ۲۰ سال آینده را از شرایط مالی خود لذت ببرید. یک شب مهمانی رفتن و خوش گذراندن می تواند شما را ۱۸ سال عقب نگه دارد.

این روش درست مثل آن است که در تابستان کار کنید تا بتوانید خرج دانشگاه خود برای ترم آینده را دربیاورید. زمان بسیار مهم تر از آن چیزی است که ما فکر می کنیم. چیزی به نام آخر هفته یا زمان استراحت وجود ندارد. هنگامی که این موضوع را بفهمیم، در زندگی شروع به پیشرفت خواهیم کرد. زمان را عاقلانه صرف یا سرمایه گذاری کنید.

درباره دیگران بدگویی نکنید.

غیبت کردن و شایعه پراکنی یکی از سرگرمی های مورد علاقه­ی انسان می باشد. به این نکته پی برده ام که تماشا کردن و دید زدن مردم و حیوانات یکی از جالب ترین تجربه ها می باشد. اما این کار می تواند اثرات بسیار بدی داشته باشد اگر این کار را به همراه افراد نامناسب انجام دهید.

به جای آنکه وقت خود را صرف قضاوت کردن دیگران کنید، آن را صرف تولید کنید. پی گیری شایعات درباره فلان بازیگر یا خواننده باعث نمی شوند که شما به رویاهای خود نزدیک تر شوید. بلکه تنها شما را از رویاهای خود دورتر می کنند.

تنها موضوعی که بدتر از یادگیری دیرهنگام می باشد، این است که لجوجانه در برابر یادگیری مقاوت کنیم. از امروز تصمیم بگیرید تا عادت های خود را تغییر دهید. از مطالب گفته شده در اینجا یادداشت بردارید. چیزی برای از دست دادن ندارید ولی در عوض می توانید به خیلی از چیزها دست پیدا کنید.

ترجمه شده در سایت خلایق
منبع:

everydaypowerblog.com

اگر مطلب فوق به‌درد‌بخور است، با بقیه به اشتراک بگذارید تا از آن استفاده کنند:

مطالب مرتبط

Subscribe
اطلاع رسانی برای :
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها